هادی حق شناس در ارزیابی سیاستهای اقتصادی کشور طی یک سال گذشته میگوید: اگرچه دولت با توجه به نامگذاری سال، آرزو و ایدهآلش این بود که بتواند مهار تورم را داشته باشد، اما عملا وقتی که شاخصهای بودجه ابلاغ شد، از همان ابتدا پیش بینی میشد که چنین اتفاقی نیفتد. با توجه به تورم حدود ۴۰ درصدی بودجه ۱۴۰۲ هم حدود ۴۰ درصد رشد داشت.
این بودجه انقباظی نبود. در کنارش درآمدهای نفتی هم تحقق پیدا نکرد. عدم تحقق درآمدهای نفتی هم یعنی سمت عرضه ارز تقویت نشد. با توجه به شاخصهایی پولی و رشد نقدینگی خوشبینانهترین حالت این اتفاق افتاده که حجم نقدینگی سال ۱۴۰۲ نسبت به سال قبلش حدود ۲۷ درصد رشد پیدا کرد. این حجم نقدینگی به علاوه تورم بالای ۴۰ درصد به علاوه اخلالی که به دلیل تحریمها در سمت عرضه ارز ایجاد کرد و همچنین استمرار حضور ایران در لیست سیاه FATF، برآیندش این شد که نرخ ارز جهش پیدا بکند. این متغیرها سال آینده هم به همین شکل خواهد بود.
این در حالی است که به گفته وی پیشبینی بخشی از متغیرهای اقتصادی مثل بودجه خیلی کار سختی نیست. این رفتار سیاستگذار است که پیش بینی آن کار سختی شده است. الان موسسات بین المللی مثل بانک جهانی و صندوق بین المللی پول پیش بینیهایی راجع به اقتصاد ۲۰۲۴ دارند. بخش عمدهاش هم اتفاق میافتد چرا که شاخصها قابل پیش بینی هستند. از همین رو با بودجهای که در سال ۱۴۰۲ داشتیم رشد نرخ ارز و رشد سکه طبیعی بود.
حق شناس توضیح میدهد: در اقتصاد ایران نرخ ارز تبدیل به یک لنگر شده است، مثل قیمت بنزین در اقتصاد ایران. وقتی هر بحثی درباره کم و زیاد شدن قیمت بنزین میشود همه شاخصها متاثر میشوند؛ لذا دولت باید به سراغ مولفههای اقتصادی میرفت که نرخ ارز را متاثر میکند. مثل حجم نقدینگی مثل نرخ تورم مثل تقویت سمت عرضه ارز.
حق شناس به اقتصاد ۲۴ میگوید: قطعا برجام و FATF مهمتر است. همین دولت در ابتدا معتقد بود که قیمت مرغ و تخم مرغ ربطی به تحریمها ندارد. یا مثلا برخی از اعضای این دولت تصورشان این بود که مسئله اصلی ما سوء مدیریت داخل کشور و مسائل تحریم در حد زیر ده درصد موثر است. اگرواقع بینانه برخورد کنیم. هم تحریمها هم FATF و هم سوء مدیریت همه عوامل موثر است. یعنی در این باره تردیدی وجود ندارد. اما این که کدام یک اثرش بیشتر است، من همچنان معتقدم که عوامل بیرونی سهمش بیشتر بوده است. این به مفهومی نیست که سوء تدبیر داخلی مهم نیست. سوء تدبیرها نرخ بهرهوری اقتصاد ما را به شدت کاهش داده است و این موضوع بر رشد تولید ناخالص ملی اثرگذار است، اما به هر حال همانطور که ذکر کردم نرخ ارز و نرخ بنزین به دو لنگر اقتصاد ایران تبدیل شده است؛ لذا تا زمانی که این دو نرخ مشکل اساسیش حل نشود، کشور چه با سوء تدبیر و چه با حسن تدبیر قادر به حل بخشی از مسائل است. بخشی از مسائل دیگر به روابط اقتصادی ما با دنیای خارج ارتباط پیدا میکند .
او یادآور میشود: به همین دلیل بود که بازارارز پس از انتخابات آمریکا واکنش نشان داد. با انتخابات سال آینده آمریکا هم طبیعی است که واکنش نشان خواهد داد. فرقی هم نمیکند کدام حزب پیروز میشود. چه ترامپ چه هر رئیسجمهوری دیگری درهر کجای دنیا. همه اینها برمیگردد به اینکه ما چه رفتاری داشته باشیم. ما چگونه کشور رو از این گردنهها عبور بدهیم. هر رییسجمهوری در دنیا سر کار بیاید بدترین حالت این است که شرایط جنگی را بر کشور حاکم کند دیگر بدتر از جنگ که نداریم. در هشت سال جنگ وضعیت شاخصهای اقتصادی ما مطلوبتر از امروز بود. در دنیا ما نه دشمنانمان دائم هستند نه دوستانمان دائمی هستند. آنچه که دائمی هست منافع ملی است.